چگونه یک جده به پژوهشگران کمک کرد تا راز یک مومیایی دایناسور را بگشایند

شاید فکرش را هم نکنید که یک دیرینهشناس در جستجوی فسیلهای ۶۶ میلیون ساله، مجبور شود از یک مزرعهدار درباره شغل جدهاش در بدلندز وایومینگ سؤال کند. اما این دقیقاً همان کاری بود که پال سرینو، دیرینهشناس دانشگاه شیکاگو، هنگام تلاش برای یافتن مکان تاریخی کشف یک مومیایی دایناسور مشهور در سال ۱۹۰۸ انجام داد.
تحقیقات سرینو که در نشریه ساینس منتشر شده، جزئیات جدید و شفافی از ظاهر دایناسور نوکاردکی ادمونتوسوروس انکتنس، یک گیاهخوار عظیمالجثه از دوره کرتاسه، ارائه میدهد. تلاشهای طاقتفرسای سرینو و تیمش، سمها و دم خاردار این دایناسور را با جزئیاتی بسیار دقیق آشکار میکند. آنها مطالعه کردند که چگونه یک قالب رسی شکننده میتواند «مومیاییهای» دایناسور را ایجاد کند.
اما اول باید آنها را پیدا میکردند.
سرینو درباره این پژوهش میگوید: «این کار مستلزم جستجو در آرشیوها، یافتن عکسهایی از حفاریهای اصلی بود که هیچکس از آنها خبر نداشت و همچنین صحبت با مزرعهداران محلی بود.»
در جستجوی یک اداره پست
سرینو به دنبال مکانی بود که چارلز استرنبرگ، مجموعهدار مشهور، یک مومیایی دایناسور را در مناطق ناهموار شرق وایومینگ کشف کرده بود. او توانست عکسهای تاریخی و یادداشتی از استرنبرگ را پیدا کند که مسیرش به آن محل را در دوران کالسکههای اسبی بازگو میکرد.
در یادداشتها به «وارن، وایومینگ» اشاره شده بود؛ شهری که به گفته سرینو، «روی هیچ نقشهای وجود ندارد.» بنابراین، او از مزرعهداران اطراف پرسوجو کرد.
سرینو میگوید: «جده یکی از مزرعهداران، رئیس پست وارن در وایومینگ بود.» او اضافه میکند که در آن زمان، اداره پست در یک مزرعه قرار داشت.
سرینو میگوید: «و با استفاده از این اطلاعات، توانستم فاصله تا یکی از مومیاییهایی را که در سال ۱۹۰۸ پیدا شده بود، محاسبه کنم.»
این منطقه به «منطقه مومیایی» شهرت یافته است؛ جایی که یک لایه بسیار ضخیم از شن و ماسه رودخانهای، بدن دایناسورها را در خود حبس کرده و اطلاعات ارزشمندی درباره آنها را حفظ کرده است. با پاکسازی دانههای شن از روی نمونههای ادمونتوسوروس توسط تکنسینها، سرینو از آنچه یافتند شگفتزده شد.
او درباره نمونههایشان میگوید: «یک مومیایی در واقع نقابی از بدن است، بسیار نازک، شبیه به ماسک رسی که برای پاکسازی منافذ پوست به صورت خود میزنید. و این همان چیزی است که در رسوبات به دام افتاده، نه جایگزینی از پوست واقعی.»

جزئیات حیاتی درباره این دایناسور بزرگ در قالبهای رسی شکنندهای به ضخامت تنها یکصدم اینچ (حدود ۰.۲۵ میلیمتر) ثبت شده بود.
سرینو میگوید: «برای اولین بار، میدانیم که یک دایناسور بزرگ از سر تا پا چه شکلی بوده است. ما منقار در جلوی سر، سمها… و نمونههایی از تمام قسمتهای بین این دو، از جمله تاج روی پشت و خارهای روی دم را در اختیار داریم. ما آن را میشناسیم و میتوانیم با دقت آن را به تصویر بکشیم.»
او میافزاید: «البته با یک استثنا: ما رنگ آن را نمیدانیم.»
این دو نمونه شامل یک دایناسور بالغ با نام مستعار «اِد سنیور» و یک دایناسور اواخر دوره نوجوانی با لقب «اِد جونیور» است که به گفته دانشگاه، «تنها مومیایی دایناسور نوجوان کشفشده در تاریخ» محسوب میشود.

«پاها زیبا هستند»
مطالعه سرینو بهسرعت توجه دیگر کارشناسان دایناسورهای نوکاردکی، از جمله کلینت بوید، مدیر برنامه دیرینهشناسی سازمان زمینشناسی داکوتای شمالی را به خود جلب کرد. سازمان او نیز نمونه ادمونتوسوروس خود را دارد («داکوتا، دایناسور مومیایی»)، بنابراین از بوید پرسیدم نظرش درباره مطالعه سرینو چیست.
بوید میگوید: «پاها زیبا هستند» و میافزاید که این مطالعه جدید با بسیاری از کارهای سازمان او همخوانی دارد.
هم بوید و هم سرینو میگویند که برخی اصطلاحات در حوزه کاری آنها ممکن است برای یک فرد غیرمتخصص گیجکننده باشد. آنها تأکید میکنند که این مومیاییها، برای مثال، هیچ شباهتی به مومیاییهای مصری ندارند. و وقتی میگویند ادمونتوسوروس سم داشته، هشدار میدهند که نباید به سم اسب فکر کرد.
بوید با توصیف یک ناخن برجسته در جلوی بالشتکهای گوشتی میگوید: «منظور آنها سمی شبیه به سم کرگدن است که کاملاً هم به آن شباهت دارد.»
بوید میگوید در حالی که نمونههای سرینو با آنچه او و همکارانش روی آن کار میکنند متفاوت است، این مقاله جدید به پرسشهای مهمی پاسخ میدهد و به پیشبرد تحقیقات جدید کمک خواهد کرد.
بوید میگوید: «این یک مطالعه بسیار کامل است که عالی است. ما به یک مبنای بسیار خوب برای درک حداقل یک مجموعه از مومیاییهای دایناسور نیاز داشتیم تا بتوانیم یک نقطه مرجع برای مقایسه با سایر نمونهها داشته باشیم. بنابراین، این پژوهش یک افزودنی بسیار ضروری و مورد انتظار برای علم بود.»
شعلهور کردن علاقه به دیرینهشناسی
این اولین ماجراجویی سرینو با دایناسورها نیست. او پیش از این نیز اکتشافات بزرگی داشته است. حتی آدرس ایمیل او نامش را شامل نمیشود؛ در عوض، فقط نوشته شده: «dinosaur».
مطالعه این مومیایی، یک چرخه معنادار را در زندگی خود سرینو تکمیل میکند. او اشاره میکند که نمونه ارزشمندی که جرقه این جستجو را در او زد و در سال ۱۹۰۸ کشف شد، در موزه تاریخ طبیعی آمریکا در نیویورک قرار دارد؛ و بازدید از همین مکان در دههها پیش، تأثیر بزرگی بر سرینو گذاشت.
او درباره لحظهای که کنار آن ویترین ایستاده بود، میگوید: «آن موقع بود که تصمیم گرفتم دیرینهشناس شوم. هرگز فکر نمیکردم که مسیر شغلیام در نهایت مرا به همان جایی بازگرداند که آن مومیایی بیش از یک قرن پیش توسط چارلز استرنبرگ کشف شده بود.»
سرینو پیامی برای طرفداران جوان دایناسورها و دیرینهشناسی دارد: «اگر شما کودکی علاقهمند هستید و فکر میکنید که شاید ما همهچیز را کشف کردهایم، باید بگویم نه، اینطور نیست.»
او میگوید هنوز کارهای زیادی برای اکتشافات جدید و حل رازهای بیشتر درباره چگونگی زندگی دایناسورها باقی مانده است.
سرینو میگوید: «برای دو نسل آینده، ما بیش از هر زمان دیگری چیزهای جدیدی درباره گذشتههای دور و درباره دایناسورها و دیگر موجودات کشف خواهیم کرد.»