«کشتی نوحِ» سِتی (SETI) – روایت یک مورخ فضا از اینکه چگونه ظهور اخترشناسی رادیویی، اتحاد جماهیر شوروی را به جستجوی حیات فرازمینی سوق داد

آرشیو رصدخانه ملی اخترشناسی رادیویی
همزمان با آغاز کاوش فضای ماورای جو توسط انسان در نیمه دوم قرن بیستم، امواج رادیویی به ابزاری قدرتمند تبدیل شدند. دانشمندان میتوانستند برای برقراری ارتباط با ماهوارهها، راکتها و دیگر فضاپیماها امواج رادیویی ارسال کنند و با استفاده از تلسکوپهای رادیویی، امواج رادیویی ساطعشده از اجرام سراسر کیهان را دریافت نمایند.
با این حال، گاهی تلسکوپهای رادیویی سیگنالهای رادیویی مصنوعی حاصل از ارتباطات مخابراتی را نیز دریافت میکردند. این تداخل، رصدهای حساس نجومی را تهدید میکرد و باعث ثبت دادههای نادرست و حتی آسیب به تجهیزات میشد. اگرچه این پدیده دانشمندان را کلافه کرده بود، اما ایدهای نو را نیز در ذهن آنها جرقه زد.
در دوران جنگ سرد، حوزه جدیدی در نقطه تلاقی اخترشناسی رادیویی و ارتباطات رادیویی پدیدار شد. این حوزه این ایده را مطرح کرد که اخترشناسان میتوانند به دنبال ارتباطات رادیویی از سوی تمدنهای فرازمینی احتمالی بگردند. اخترشناسی معمولاً با رصد پدیدههای طبیعی کیهان سروکار داشت، اما این رشته جدید، شناسایی امواج رادیویی فناورانه یا مصنوعی را به موضوع یک علم طبیعی تبدیل کرد.
این رشته تا به امروز ادامه یافته و اکنون «جستجوی هوش فرازمینی» یا سِتی (SETI) نامیده میشود. سِتی شامل تمام فعالیتهایی است که دانشمندان برای جستجوی حیات هوشمند فراتر از زمین انجام میدهند. یکی از کاربردهای اولیه تلسکوپهای رادیویی نیز در همین راستا بود: مطالعه سیگنالهای دریافتی از سراسر کهکشان به امید یافتن پیامهای هوشمندانه.
هنگامی که ایده سِتی برای اولین بار در دهه ۱۹۶۰ مطرح و پیگیری شد، تنها دو کشور، یعنی ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، توانایی فنی لازم برای آن را داشتند. این دو کشور بهعنوان تنها قدرتهای فضایی آن زمان، بازیگران اصلی متأثر از تداخل فرکانس رادیویی بودند.
من به عنوان یک مورخ علم، با تحلیل طیف گستردهای از منابع دستاول تلاش کردهام تا رویدادهای تاریخچه سِتی در شوروی را در دوران رقابت فضایی درک کنم. سِتی در دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰، تخیل علمی بسیاری از اخترشناسان برجسته شوروی را به خود مشغول کرده بود.
اخترشناسان هنوز هیچ سیگنال رادیویی یا هر نوع نشانه دیگری از تمدنهای فرازمینی را شناسایی نکردهاند. با این حال، بسیاری از دانشمندان همچنان در حال جستجو هستند، حتی اگر ایدههای جسورانه آنها با موانعی روبرو شود. برخی شواهد نیز حاکی از آن است که شاید انسان تنها حیات هوشمند در کیهان باشد.
سِتی در شوروی: عصر طلایی اخترشناسی رادیویی
تاریخچه سِتی با تحولات عمیقی که اخترشناسی رادیویی به ارمغان آورد، گره خورده است. تا نیمه دوم قرن بیستم، دانشمندان تنها میتوانستند اجرام و پدیدههای نجومی را در نور اپتیکی یا مرئی مشاهده کنند. نور اپتیکی همان نوع نوری است که چشم انسان به آن حساس است.
پس از جنگ جهانی دوم، دانشمندان دریافتند که میتوانند از آنتنهای راداری که برای جنگ ساخته شده بودند، در راستای اهداف صلحآمیز برای شناسایی سیگنالهای رادیویی provenienti از اجرام کیهانی استفاده کنند. رمزگشایی این سیگنالها به پژوهشگران اجازه داد تا اجرام نجومی در کیهان را مطالعه کنند. برای مثال، آنها اطلاعاتی درباره فراوانترین عنصر عالم، یعنی هیدروژن، کسب کردند.
در اتحاد جماهیر شوروی سابق، یوسیف ساموئیلویچ شکلوفسکی، از پیشگامان برجسته اخترشناسی رادیویی، نقشی کلیدی در شناسایی سیگنالهای رادیویی هیدروژن ایفا کرد.
دانشمندان میدانستند که هر عنصر شیمیایی طولموجهای خاصی از نور را جذب و بقیه را بازتاب میکند و سیگنالهای نوری که یک جرم جذب یا بازتاب میکند، میتواند به اخترشناسان بگوید آن جرم از چه عنصری تشکیل شده است. بیشتر هیدروژن موجود در فضا را نمیشد مستقیماً در نور مرئی مشاهده کرد، بنابراین تا زمانی که اخترشناسان به فراتر از طیف نور مرئی نگاه نکردند، متوجه حضور آن در فضا نشدند.
شکلوفسکی راهی برای شناسایی هیدروژن با امواج رادیویی کشف کرد که به اخترشناسان کمک کرد تا توزیع و حرکت گاز هیدروژن را در کهکشانها و فضای میانکهکشانی نقشهبرداری کنند.
مورخان عموماً سال ۱۹۶۰ را آغاز عصر طلایی اخترشناسی رادیویی میدانند. پس از شناسایی هیدروژن، اخترشناسان انواع جدیدی از ستارگان ناشناخته مانند تپاخترها و کوازارها را کشف کردند. این پدیدهها بینشهای جدیدی درباره ماهیت پدیدههای اخترفیزیکی و فیزیک بنیادی در اختیار دانشمندان قرار دادند.

پریرودا/آکادمی علوم روسیه
شکلوفسکی بعدها شیفته امکان استفاده از امواج رادیویی برای تماس با دیگر موجودات هوشمند در کیهان شد. او در سال ۱۹۶۰ مقالهای در این باره در یکی از معتبرترین مجلات علمی کشور منتشر کرد.
مقاله شکلوفسکی به زودی به کتابی بسیار محبوب به نام «کیهان، حیات، هوش» تبدیل شد که در سال ۱۹۶۲ منتشر گردید. در همان سال، آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی اولین پیام رادیویی خود را از یک رادار در کریمه به سمت سیاره زهره ارسال کرد.
این آزمایش شامل بازتاباندن سیگنالهای رادیویی از سطح زهره برای انتقال کلمات «لنین»، «اتحاد جماهیر شوروی» و «میر» (که در زبان روسی هم به معنای «جهان» و هم «صلح» است) با استفاده از کد مورس بود. این پیام، با وجود افزایش ریسک تداخل رادیویی، عمدتاً نمادین بود. اتحاد شوروی میخواست قدرت فناوری خود را به نمایش بگذارد و انتظار برقراری ارتباط با فرازمینیها را نداشت. بنابراین، سِتی در شوروی هنوز یک فعالیت جدی به شمار نمیرفت.

NRAO/AUI/NSF
آغاز یک جستجوی سازمانیافته
شکلوفسکی و اکثر اخترشناسان رادیویی دیگری که به دنبال هوش فرازمینی بودند، در آن زمان همگی در مرکز روسیه مستقر بودند. آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی نیز در همانجا قرار داشت. اما این گروه برای تبدیل جستجوهای پراکنده خود به یک تلاش هماهنگ، به اقدامات رسمیتری نیاز داشت.
به دلیل نگرانی از جلب توجه ناخواسته عمومی، دانشمندان در سال ۱۹۶۴ کنفرانسی را دور از مسکو، در رصدخانه اخترفیزیک بیوراکان در جمهوری ارمنستان شوروی، برگزار کردند. در این کنفرانس، پژوهشگران گروهی را ویژه مطالعه سیگنالهای رادیویی مصنوعی از فضا تشکیل دادند. با تشکیل این گروه، سِتی به یک فعالیت دولتی و از بالا به پایین تبدیل شد.

با این تایید رسمی، دانشمندان اکنون میتوانستند به صورت نظری به دنبال سیگنالهای مصنوعی با منشأ احتمالی بیگانه بگردند. با این حال، با توجه به اینکه ماهوارههای نظامی نیز به سیگنالهای رادیویی وابسته بودند، هرگونه بحث درباره این موضوع تحت نظارت شدید دولت قرار داشت.
دانشمندان شوروی با موانع متعددی روبرو بودند. به عنوان مثال، پنهانکاری دولت خودشان هماهنگی را دشوار میکرد. جنگ سرد نیز محدودیتهایی برای توسعه بینالمللی سِتی ایجاد کرده بود. با این وجود، آنها برای جستجو و مطالعه سیگنالهای عجیبی که گمان میرفت منشأ مصنوعی داشته باشند، چراغ سبز داشتند.
همکاری بینالمللی
تلاشها برای همکاری بینالمللی در زمینه سیگنالهای مصنوعی در سال ۱۹۷۱ با برگزاری یک سمپوزیوم، مجدداً در بیوراکان، به اوج خود رسید. در آنجا، حدود ۵۰ دانشمند – که اکثرشان از ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بودند، اما نمایندگانی از چکسلواکی، مجارستان، بریتانیا و کانادا نیز حضور داشتند – بر سر بهترین روش اجرای سِتی به توافق نرسیدند.
برخی از حاضران این گردهمایی را به «کشتی نوح» تشبیه کردند، زیرا در آن سال تعداد تقریباً برابری از دانشمندان برجسته از شرق و غرب پرده آهنین موفق به دیدار با یکدیگر شده بودند. این گردهمایی در ارمنستان و در دامنه کوه آرارات برگزار شد که در کشور همسایه، ترکیه، قرار دارد؛ کوهی که باستانشناسان معتقدند ممکن است کشتی نوح در آنجا به خشکی نشسته باشد.
پس از تقریباً یک هفته بحث در بیوراکان، دو بلوک ژئوپلیتیکی یک گروه رسمی برای سِتی تعیین کردند. این گروه هنوز هم وجود دارد و پژوهشگرانی را که در سراسر جهان تحقیقات سِتی انجام میدهند به هم متصل میکند. با توجه به محرمانه بودن سیگنالهای رادیویی در فضا، تشکیل این گروه بینالمللی سِتی یک دستاورد دیپلماتیک مهم در اوج جنگ سرد بود.

NRAO/AUI/NSF
پروژه سِتی در اتحاد جماهیر شوروی با چند طرح قدرتمند مستقر در مسکو آغاز شد و از طریق رویدادهای گروهی در ارمنستان – از اولین کنفرانس دولتی شوروی تا کنفرانس بینالمللی – ادامه یافت.
سِتی اولین و تنها حوزه اخترشناسی است که به مطالعه خودِ سیگنالهای رادیویی مصنوعی میپردازد. این رشته در دورانی که فرکانسهای رادیویی به شدت نامنظم بودند، بهطور غیرمستقیم به مسئله تداخل فرکانسهای رادیویی نیز میپرداخت.

آرشیو NRAO
کشورهای ذینفع در نهایت با توافقنامههای بینالمللی در مورد استفاده و تخصیص فرکانسهای رادیویی، مشکلات تداخل فرکانسی خود را حل کردند. یک کمیته بینالمللی برای اولین بار در دهه ۱۹۷۰ یک طرح جامع و عملی برای تخصیص فرکانس رادیویی را تصویب کرد. این طرح از آن زمان تاکنون بارها بازنگری و تمدید شده است. امروزه، دانشمندان فضایی و اخترشناسان برای به حداقل رساندن این تداخل، از یک طرح مورد توافق بینالمللی استفاده میکنند.
نکته قابل توجه این است که سِتی حتی پیش از این طرح تخصیص فرکانس آغاز به کار کرده بود. سِتی امروز با ادامه جستجو برای سیگنالها – و کشف اجرام و پدیدههای اخترفیزیکی جدید در این مسیر – میراث غنی خود را ادامه میدهد.