مومیای دایناسورهای وایومینگ، نگاهی نو به گونه‌های منقار‑سوراخی به ما می‌دهد

0

فسیل‌های به‌دقت حفظ‌شده از یک محل خاص در وایومینگ استخراج شده‌اند.

نوشتهٔ جیسک کریوکو

عکسی از دست انسانی که انگشتش را به یک تخته سنگ با جزئیات ریز — چین‌خوردهای پوست و مقیاس‌های کوچک — اشاره می‌کند.
پوست پولک‌دار یک شانه بر پشت دایناسور جوان منقار‑سوراخی Edmontosaurus annectens. اعتبار تصویر: تایر کیلور/آزمایشگاه فسیل

Edmontosaurus annectens، دایناسور بزرگ گیاه‌خوار منقار‑سوراخی که در اواخر دوره کرتاسه زندگی می‌کرد، در سال ۱۹۰۸ در شرق‑میانهٔ وایومینگ توسط سی. اچ. استرنبرگ، جمع‌آورنده فسیل، کشف شد. این اسکلت که بعدها در موزهٔ طبیعی آمریکا در نیویورک نگهداری شد و به‌نام «مومیای AMNH» شناخته شد، توسط پوست پولک‌دار قالب‌گیری شده در رسوبات اطراف پوشیده بود؛ این اتفاق اولین تصور تقریبی از ظاهر این جانور را به ما ارائه داد.

یک قرن پس، تیمی از پالئوتولوژیست‌ها به رهبری پل سی. سرنو، استاد زیست‌شناسی ارگانیسمی در دانشگاه شیکاگو، به همان مکانی که استرنبرگ اولین نمونهٔ Edmontosaurus را استخراج کرده بود، بازگشت. پژوهشگران دو مومیای دیگر Edmontosaurus یافتند که تمام ساختارهای نرم بیرونی آن در لایه‌ای زیر میلی‌متری از خاک رس ثبت شده بود. برای اولین بار، تصویر دقیقی از ظاهر واقعی Edmontosaurus به دست آمد، حتی تا ریزترین جزئیات مانند اندازهٔ مقیاس‌ها و چینش پیک‌های دم. و از چند شگفتی هم سودمند شدیم.

تصاویر در حال تحول

درک ما از Edmontosaurus در طول زمان تغییر کرد، حتی پیش از مطالعهٔ سرنو. نقاشی اولیهٔ Edmontosaurus در سال ۱۹۰۹ توسط چارلز ر. نایت، هنرمند مشهور پالئون، ساخته شد که تجسم خود را بر پایهٔ اولین نمونه‌ای که استرنبرگ یافته بود، بنا نهاد. «او در برخی موارد دقیق بود، اما اشتباهی کرد؛ آن‌که یال را تا طول تمام بدن کشیده بود»، سرنو می‌گوید. مومیایی که نایت بر پایهٔ آن نقاشی‌اش را انجام داد، دم نداشت؛ بنابراین به‌طور قابل‌درک، هنرمند برای پر کردن خلأ از تصور خود استفاده کرد و Edmontosaurus را کمی شبیه یک اژدها نشان داد.

یک به‌روزرسانی برای تصویر نایت در سال ۱۹۸۴ توسط جک هورنر، یکی از تأثیرگذارترین پالئوتولوژیست‌های آمریکایی، صورت گرفت؛ او بخشی از دم Edmontosaurus که حاوی پیک‌ها به‌جای یال بود، کشف کرد. «نمونه به‌خوبی آماده نشده بود، بنابراین او پیک‌ها را مستطیلی فکر کرد و تصور کرد که به هم متصل نیستند»، سرنو توضیح می‌دهد. «در بازسازی‌اش، پیک‌ها را از دم تا سر گسترش داد — که اشتباه بود»، سرنو می‌گوید. با گذشت زمان، تصورات متعددی و رقیبی دربارهٔ Edmontosaurus به وجود آمد. «اما فکر می‌کنم اکنون به‌طور دقیق شکل واقعی آن را تعیین کرده‌ایم»، سرنو ادعا می‌کند.

برای تثبیت این موضوع، تیم سرنو مسیر اولین مومیای Edmontosaurus که استرنبرگ کشف کرده بود، دوباره دنبال کرد. این کار آسان نبود؛ زیرا تیم مجبور بود به یادداشت‌های استرنبرگ که اغلب به شهرها و روستاهایی که دیگر در نقشه نیستند اشاره می‌کردند، تکیه کند. اما بر پایهٔ مصاحبه‌هایش با کشاورزان وایومینگ، سرنو توانست به «منطقهٔ مومیایی» دست یابد؛ منطقه‌ای با قطر کمتر از ۱۰ کیلومتر که به‌طراز شگفت‌انگیزی از فسیل‌های کرتاسه غنی بود.

«برای یافتن دایناسورها، باید زمین‌شناسی را درک کنید»، سرنو می‌گوید. و در «منطقهٔ مومیایی»، فرآیندهای زمین‌شناسی چیزی واقعاً ویژه ایجاد کرده‌اند.

قالب‌سازی دایناسورها

فسیل‌ها در بخشی از لایهٔ لنس (Lance Formation) یافت می‌شوند، ساختاری زمین‌شناسی که در حدود سه میلیون سال آخر دوره کرتاسه، درست پیش از انقراض دایناسورها، شکل گرفته است. این لایه از شمال‑داکوتا، جنوبی‑داکوتا، وایومینگ، مونتانا و حتی بخش‌هایی از کانادا گسترش می‌یابد. «ضخامت این لایه تقریباً ۲۰۰ متر است؛ اما هنگامی که به «منطقهٔ مومیایی» نزدیک می‌شوید—شگفتی! ضخامت آن ناگهان به یک هزار متر می‌رسد»، سرنو می‌گوید. «دلیل خاصی باعث شد نرخ رسوب‌گذاری در آنجا بسیار بالا باشد.»

سرنو بر این باور است که محتمل‌ترین دلیل افزایش نرخ رسوب‌گذاری، سیل‌های مکرر و منظم رودخانه‌ای که به این ناحیه می‌رسید، بوده است. این سیل‌ها غالباً دایناسورهای ناچاری که در آنجا سرگردان بودند را غرق می‌کرد و بدن‌هایشان را با لجن و خاک رس پوشانده؛ این مواد روی لایهٔ زیستی که در سطح لاش‌های فاسد می‌شد، منجمد می‌گردید. «به این فرآیند قالب‌سازی خاک رس می‌گوییم، که در آن خاک رس به سطح پوست می‌چسبد و لایهٔ نازکی، شبه‌پوشش، را حفظ می‌کند و شکل ظاهر حیوان را نشان می‌دهد»، سرنو می‌گوید.

قالب‌سازی خاک رس فرآیندی است که برای دانشمندانی که موجودات بی‌مهرهٔ عمیق‌دریایی را مطالعه می‌کنند، به‌خوبی شناخته شده؛ چرا که این تنها راه حفظ‌شدن این موجودات است. «هیچ‌کس تصور نمی‌کرد که این اتفاق می‌تواند برای یک دایناسور بزرگ که در رودخانه دفن شده رخ دهد»، سرنو می‌گوید. اما این بهترین توضیح برای منطقه مومیایی وایومینگ است؛ جایی که تیم سرنو توانست دو اسکلت دیگر Edmontosaurus را که با ماسک‌های خاک رس کمتر از یک میلیمتر ضخامت احاطه شده بودند، استخراج کند. این‌ها ظاهر حیوان را با دقت شگفت‌انگیز و زنده‌مانندی نشان دادند.

در نتیجه، تصویر Edmontosaurus بار دیگر به‌روزرسانی شد. و برخی از این به‌روزرسانی‌ها بسیار چشمگیر بودند.

فیل‌های ظریف

تیم سرنو مومیای تازه کشف‌شدهٔ Edmontosaurus را با مجموعه‌ای از تکنیک‌های مدرن تصویربرداری نظیر اسکن‌های CT، اشعه ایکس، فوتوگراممتری و غیره مورد بررسی قرار داد. «ما یک مدل دقیق از پوست ساختیم و آن را بر اسکلتی قرار دادیم—برخی از این فناوری‌ها حتی ده سال پیش در دسترس نبودند»، سرنو می‌گوید. نتیجه تصویری به‌روزشده از Edmontosaurus بود که شامل تغییراتی در شانه، پیک‌ها و ظاهر پوست آن بود. شاید شگفت‌آورترین نکته، افزودن چکامه‌ها به پاهای آن بود.

متوجه شدیم که هم نایت و هم هورنر به‌طور جزئی در مورد ظاهر پشت Edmontosaurus درست بودند. شانهٔ گوش‌دار، همان‌گونه که نایت تصور کرده بود، واقعاً از بالای سر آغاز می‌شد و به‌سوی عقب بر روی ستون فقرات ادامه داشت. تفاوت این بود که در نقطه‌ای این شانه به ردیف پیک‌ها تبدیل می‌شد، همان‌طور که در نسخهٔ هورنر نشان داده شده است. پیک‌ها مشابه پیک‌های موجود در افعی‌های مدرن بودند، به‌طوری که هر پیک دقیقاً با یک مهره زیرین مطابقت داشت.

«چیزی که در Edmontosaurus شگفت‌انگیز بود، اندازهٔ بسیار کوچک مقیاس‌های آن بود»، سرنو می‌گوید. بیشتر مقیاس‌ها تنها ۱ تا ۴ میلی‌متر عرض داشتند. آن‌ها به تدریج در سمت پایین دم بزرگ‌تر می‌شدند، اما حتی در آنجا نیز از ۱ سانتی‌متر فراتر نرفتند. «شما می‌توانید چنین مقیاس‌هایی را بر روی یک خزنده پیدا کنید، در حالی که ما دربارهٔ جانوری به‌اندازه یک فیل صحبت می‌کنیم»، سرنو می‌افزاید. پوستی که با این مقیاس‌های فوق‌العاده ریز پوشیده شده بود، نیز به‌نوعی بسیار نازک بود؛ این نکته را تیم از چین‌خوردهای مشاهده‌شده در تصاویر استخراج کرد.

سپس چکامه‌ها ظاهر شدند. «در یک چکامه، ناخن دور انگشت می‌چرخد و به‌صورت گوه‌مان شکل‌دار، به‌طرف پایین می‌پیچد»، سرنو توضیح می‌دهد. Edmontosaurus در بازوهای جلویی خود یک چکامهٔ منفرد و مرکزی دارد که یک «فروگ» دارد؛ ساختاری مثلثی و لاستیکی در زیر آن. «این چکامه‌ها بسیار شبیه به چکامه‌های اسب هستند؛ پس ظاهراً این ویژگی توسط پستاندارها اختراع نشده، اما دایناسورها دارند»، سرنو می‌گوید. «دایناسورها این ویژگی را داشتند». در حالی که پاهای پشتی که وزن عمدهٔ بدن را تحمل می‌کردند، دارای سه چکامهٔ گوه‌مان شکلی بوده‌اند که دور سه انگشت پیچیده و یک پاشنهٔ گوشتی در سمت عقب دارد؛ ساختاری که در کرن‌های امروزی نیز می‌بینیم.

«چیزی که در این مومیای منقار‑سوراخی حفظ شده است، تعداد زیادی «اول» شگفت‌انگیز است»، سرنو می‌گوید. «اولین چکامه‌ها در یک مهره‌دار زمینی ثبت شد، اولین سمی‌ثانیات‌دار تاییدشده، و اولین حیوان چهارپا با چکامه که وضعیت اندام‌های جلویی و پشتی آن متفاوت بود». اما Edmontosaurus، هرچند در بسیاری موارد نخستین بود، آخرین گونه‌ای که تیم سرنو در منطقه مومیایی یافت، نیست.

جستجوی موجودات وحشی

«وقتی برای اولین بار از میان علف‌های منطقهٔ مومیایی قدم می‌زدم، اولین تپه‌ای که به‌دست آوردم، یک T. rex در یک کونسریشن (سنگ کنکریتی) بود. مومیای دیگری که یافتیم، یک Triceratops بود»، سرنو می‌گوید. هر دو مومیای فعلاً تحت بررسی هستند و در مقالات آیندهٔ تیم سرنو مطرح خواهند شد. و هر کدام به‌نحوی خاص منحصربه‌فرد هستند.

مومیای T. rex در وضعیتی به‌طور شگفت‌انگیز شبیه به حالت زنده حفظ شده بود که سرنو معتقد است نشان می‌دهد این شکارگر ممکن است زنده دفن شده باشد. مومیای‌های Edmontosaurus در مقابل، در وضعیتی مرگ‌آمیز قرار گرفته بودند؛ به این معنی که احتمالاً حیوانات تا حدود یک هفته پیش از پوشش لجن توسط گل‌رس خنثی شدند. این به‌نظری باید باعث شود ماسک خاک رس T. rex حتی واقعی‌تر به نظر برسد، چرا که نیازی به درنظر گرفتن خشک شدن و تجزیه برای بازسازی تصویر جانور نیست.

سرنو، با این حال، به‌ویژه نسبت به مومیای Triceratops هیجان‌زده‌تر به‌نظر می‌رسد. «ما متوجه شدیم که مقیاس‌های Triceratops ده برابر بزرگتر از بزرگ‌ترین مقیاس‌های Edmontosaurus هستند و پوست آن بدون چین‌خورد است، بنابر این به‌طور قابل‌توجهی ضخیم‌تر است. ما دربارهٔ موجوداتی با اندازهٔ مشابه که در همان منطقه و زمان زندگی می‌کردند صحبت می‌کنیم»، سرنو می‌گوید. برای او، این می‌تواند نشان‌دهندهٔ این باشد که فیزیولوژی Triceratops و Edmontosaurus به‌طرز بنیادینی متفاوت بوده است.

«ما در عصر کشف هستیم. موارد فراوانی در پیش روی ماست؛ این تنها آغاز است»، سرنو می‌گوید. «به هر حال، دو مومیای بعدی که قصد پوشش آن‌ها را داریم، Triceratops و T. rex هستند. و می‌توانم بگویم که آنچه دربارهٔ Triceratops داریم، وحشیانه است»، او اضافه می‌کند.

Science, 2025. DOI: 10.1126/science.adw3536

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.