آیا یک کپسول زمان دفن‌شده می‌تواند بر زمین‌شناسی و زمان عمیق پیروز شود؟

0

آزمایشی فکری احمقانه اما آموزنده که به زمان عمیق، تکتونیک صفحات، فرسایش و مرگ آهستهٔ خورشید می‌پردازد

Peter Brannen

این مقاله بخشی از یک بسته در همکاری با Forbes دربارهٔ کپسول‌های زمان، حفظ اطلاعات و ارتباط با آینده است. اطلاعات بیشتر از گزارش.

در ناحیهٔ بزرگ بوستون که من زندگی می‌کنم، همه چیز کهنه است. خانه‌های چوبی که تاریخ ساختشان ذکر شده، تابلوهایی دارند که قبلاً محل سکونت کفاش یا فروشندهٔ خوراکی شهر را نشان می‌دهند. سنگ قبرها که توسط زمستان‌های نیوانگلند سست و خشن شده‌اند، نیز کج‌کمان‌اند و اسامی کتاب مقدس منسوخ را به‌دست دارند – لِموئِل این‌جا، اِفریم آن‌جا. کلیساهای محلی که بسیاری از این ارواح را به زندگی پس از مرگ ارج نهادند، نیز کهنه‌اند.

در مورد مادهٔ ساختمانی که این کلیساها را تشکیل می‌دهد، بگویم که آن حتی قدی‌تر است. Roxbury puddingstone، سنگ رنگارنگی که در نزدیکی استخراج می‌شد و برای بخش عمده‌ای از سنگ‌کاری قدیمی کلیساهای بوستون به کار می‌رفت، حدود ۶۰۰ میلیون سال پیش در رانش‌های زیرآبی شدید در کنار سواحل یک میکروقارهٔ آتش‌فشانی بایر که از آفریقا جدا شد، شکل گرفت. این‌قدر کهن است که در مسیر همیشگی جابجایی قاره‌ها، تمام این ماجرا در جایی نزدیک به قطب جنوب رخ داد. این رسوبات به سنگ تبدیل شدند، سپس به‌عنوان بخشی از یک صفحهٔ تکتونیکی، سفری در یک اقیانوس‌گذشته را پشت سر گذاشتند و حدود ۱۴۰ میلیون سال پیش از اولین دایناسور به بقیهٔ آمریکای شمالی استوایی پیوستند.

این همان سنگی است که از زیر برگ‌های افتاده و در لبه‌های پارکینگ‌های دانکین در اطراف بوستون سر بر می‌آید. چیز دیگری به‌جز یک لایهٔ سطحی از آخرین دورهٔ یخبندان که به‌تازگی به پایان رسیده است، در این دورهٔ نیم‑مليارد ساله نجات نیافته؛ این لایه مطمئناً در چند ده‌هزار سال آینده از بین خواهد رفت. اگر کسی می‌خواست کپسول زمانی برای ساکنان امروز بوستون در دورهٔ پرم (۲۵۰ میلیون سال پیش) یا حتی دورهٔ پلیوسن (چهار میلیون سال پیش) بگذارد، کاملاً ناکام می‌شد. این وضعیت برای هر کسی که می‌خواهد چنین سفیری را به آیندهٔ عمیق زمین‌شناسی بفرستد نیز صادق است. جسدهای فانی اِفریم و لِموئِل، که از همان‌چنین کافهٔ دانکین محلی کمتر، در طول زمان‌های زمین‌شناسی نجات نخواهند یافت. چارلز داروین یک‌بار پرسید: «آیا هر کوهی، هر قاره‌ای می‌تواند در برابر چنین هدررفت‌ایی مقاومت کند؟» و به نیروهای فرسایشی اشاره کرد.


آگاه از سنگ محلی که میلیاردها سال سن دارد و با مأموریتی از Scientific American برای کشف این که تا چه حد می‌توان در آیندهٔ عمیق یک کپسول زمان را در این زمین بفرستیم، به کار تواضع‌آمیز استیون هالند از دانشگاه جورجیا برخوردم. من به دفتر او مراجعه کردم و او خوش‌رویی تصمیم گرفت در آزمایش فکری من مشارکت کند.

«حدود ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر سنگ بالای سر من از بین رفته است»، هالند می‌گوید، در حالی که از کوه‌های محلی ناپدید شده که باید دفترش را عمیق درون زمین در بر می‌گرفت، شگفت‌زده می‌شود. ناپدید شدن آن‌ها چیزهای زیادی دربارهٔ تخریب‌های زمان عمیق به ما می‌آموزد. وقتی پنگیا از قاره‌های قبلاً جداگانه حدود ۳۰۰ میلیون سال پیش شکل گرفت، مغرب آفریقا به سواحل شرقی برخورد کرد و کوه‌های آپالاشیان را به آسمان پرتاب کرد — هیمالای آمریکایی که ایالت پیچ را در بر می‌گرفت. در همان زمان، این برخورد حباب‌های عظیم ماگما را به‌عمق کرستال زمین فرستاد — شاید حدود ۱۰ مایل زیر سطح. اما امروز آن ماگمای کهن چهرهٔ گرنیتهٔ خود را در برابر نور خورشید اینجا نشان می‌دهد، در حالی که همه چیزهای دیگر بر روی آن کاملاً فرسایش یافته‌اند. «این واقعاً ذهنم را به‌حیرت می‌برد»، او می‌گوید.

اگر بخواهیم کپسولی زمان را برای ساکنان ابرقارهٔ بعدی بگذاریم تا ۲۵۰ میلیون سال آینده پیدا شود، همان‌طور که فسیل‌های پنگیا را ۲۵۰ میلیون سال پیش می‌یابیم، کف اقیانوس مکان بسیار نامناسبی است.

اگر ما بخواهیم کپسولی زمان را به‌عمق آینده بفرستیم، کار هالند به‌ما می‌گوید که باید جدی باشیم. در یکی از مقالات او، نقشه‌ای از آمریکای شمالی نشان می‌دهد که رسوبات، و بنابراین فسیل‌ها، از کل دورهٔ نئوجن به‌طول ۲۰ میلیون سال (۲۳ تا ۲.۶ میلیون سال پیش) کجا حفظ شده‌اند. به‌جز دو جزیرهٔ کوچک از مناطق حفظ‌شده که در میانهٔ قاره متروک‌اند و حاشیه‌ای از رسوبات قدیمی در کنار سواحل، تقریباً کاملاً خالی است. «ما بقایای آن رسوب را در سراسر ایالات متحده داریم»، هالند دربارهٔ جزایر باقی‌مانده از دورهٔ نئوجن در مرکز کشور می‌گوید. «اما حتی تمام این مناطق در حال بالا آمدن هستند» — یا به‌دست نیروهای تکتونیکی به‌بالا فشار می‌آیند، جایی که کار بی‌پایان فرسایش به‌احتمال زیاد آنها را هموار خواهد کرد. «پس این رسوب چندین ده میلیون سال قدمت دارد، اما برای مدت طولانی‌تری باقی نخواهد ماند.»

به‌دست آوردن یک ثبت در سوابق فسیلی بلندمدت، مستلزم دفن در رسوبات است؛ رسوباتی که با گذشت زمان به سنگ رسوبی تبدیل می‌شوند. استثنائات شگفت‌انگیزی نیز وجود دارد: غاری به‌صورت عجیب شبیه کرگدن در بازالت‌های شمال‑غرب اقیانوس آرام حک شده است؛ جایی که یک کرگدن واقعی ۱۵ میلیون سال پیش توسط لاوا پوشانده شد و یک حفرهٔ کارتونی از خود را در سنگ به‌جا گذاشت. اما به‌جز این موارد، اشیاء در لاوا حفظ نمی‌شوند؛ آنها در گل، سیلت و رسوبات رسی دفن می‌شوند یا این مرحله را نادیده گرفته و خودشان سنگ می‌شوند، مانند صخره‌های مرجانی.

اما این به‌تنهایی کافی نیست. برای عبور ایمن به آیندهٔ دور، باید اطمینان حاصل کنید که در چیزی که «حوضهٔ رسوبی» می‌نامند، دفن شوید؛ یعنی منطقه‌ای که به‌دلایل تکتونیکی در حال فرو رفتن است، فضایی («جای‌سازی» در زمین‌شناسی) که رسوبات می‌توانند پر کنند. چون یک ماستودون که در یک مرداب دفن می‌شود می‌تواند چند هزار سال در خاک بماند، اما اگر آن رسوب قدیمی بخشی از یک منطقهٔ وسیع باشد

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.