دانشمندان کلید جداول دقیق خسوف مایایی را کشف کردند

0

جداول خسوف در کتاب‌دست‌نویس درزن (Dresden Codex) بر پایه جداول قمری بوده و برای جبران انحراف‌های زمانی تنظیم می‌شد.

صفحات کتاب‌دست‌نویس درزن دربارهٔ خسوف‌ها
صفحات کتاب‌دست‌نویس درزن دربارهٔ خسوف‌ها
اعتبار: حوزه عمومی
صفحات کتاب‌دست‌نویس درزن دربارهٔ خسوف‌ها
صفحات کتاب‌دست‌نویس درزن دربارهٔ خسوف‌ها
اعتبار: حوزه عمومی

پدیدهای نجومی مانند خسوف‌ها در فرهنگ مایا نقش اساسی داشتند و این در پیگیری دقیق مایا برای نگه‌داری تقویم‌های صحیح به منظور پیش‌بینی‌های نجومی مشهود است. از میان متون نادر مایایی باقیمانده، کتاب‌دست‌نویس درزن که به‌اصطلاح شناخته می‌شود، شامل جدولی برای خسوف‌هاست. پژوهشگران بر پایه مقاله‌ای منتشر شده در مجله Science Advances نتیجه گرفتند که این جدول از جداول ماه‌های قمری پیشین بازآفرینی شده است و نه صرفاً برای پیش‌بینی خسوف ساخته شده. آنها همچنین سازوکارهایی را کشف کردند که مایا با بهره‌گیری از آن‌ها، اطمینان حاصل کردند جدول برای بازه‌ای بسیار طولانی دقیق باقی بماند.

مایاها از سه تقویم اصلی استفاده می‌کردند: شمارش روزها به نام «شمارش طولانی»، تقویم نجومی ۲۶۰‑روزه به نام «تسول‌کین» و سال ۳۶۵‑روزه به نام «هاب». پژوهشگران پیشین دربارهٔ این که خوراکی‌ها یا خسوف‌های خورشیدی چه‌قدر برای مایاها شگفت‌انگیز بوده‌اند گمانه‌زنی کرده‌اند، اما دانش ما از دانش نجومی آن‌ها محدود است. اکثر کتاب‌های مایا توسط فاتحان اسپانیایی و کشیشان کاتولیک سوزاندن شد. تنها چهار کتاب‌دست‌نویس هیروگلیف باقی مانده‌اند: کدکس درزن، کدکس مادرید، کدکس پاریس و کدکس غروالیه.

کدکس درزن به قرن یازدهم یا دوازدهم باز می‌گردد و احتمالاً در حوالی سایت چیچن‌ایتزا شکل گرفته است. این کتاب‌دست‌نویس به‌صورت قاب‌دار (آکاردئونی) قابل تا کردن بوده و در حالت باز، طول ۱۲ فوت دارد. متن آن در اوایل قرن بیستم رمزگشا شد و تاریخ محلی به‌همراه جداول نقلیات نجومی ماه و زهره را شرح می‌دهد.

در مطالعهٔ خود، جنیس جوستیسون از دانشگاه آلبرنی و جاستین لوری از دانشگاه SUNY‑Plattsburgh بر صفحات ۵۱ و ۵۸ تمرکز کردند که شامل جداول خسوف برای تمام خسوف‌های خورشیدی و بیشتر خسوف‌های قمری هستند. این جداول به‌انداز کافی دقیق‌اند تا از تاریخ آغازین خود در قرن هشتم تا قرن هجدهم ادامه یابند. (کدکس مادرید نیز دارای تقویم خسوف است، اما عمدتاً به ارتباط دوره‌های کشاورزی با خسوف‌ها می‌پردازد.)

تقویم‌های مایایی توسط متخصصانی به نام «نگهدارندگان روز» (daykeepers) حفظ می‌شد؛ این سنت فرهنگی تا به‌ امروز ادامه دارد. توافق کلی وجود دارد که خسوف‌ها برای مایا مهم بودند. «آن‌ها خسوف‌ها را پیگیری می‌کردند، مراسمی در اطراف آن‌ها داشتند و این در نظام اعتقادی‌شان تعبیه شده بود،» لوری به آرز گفت. «بنابراین می‌دانیم جدول خسوف بخشی از دانش فرهنگی آن دوران است. ما فقط می‌خواستیم بفهمیم این جدول چگونه به وضعیت کنونی‌اش رسیده است.»

سازوکار پیش‌بینی

تحلیل لوری و جوستیسون شامل مدل‌سازی ریاضی پیش‌بینی‌های خسوف در جدول کتاب‌دست‌نویس درزن و مقایسه نتایج با پایگاه داده تاریخی ناسا بود. آنها بر ۱۴۵ خسوف خورشیدی که در بازهٔ سال‌های ۳۵۰ تا ۱۱۵۰ میلادی در منطقه جغرافیایی مایا قابل مشاهده بودند، متمرکز شدند.

اولین انتشار در سال ۱۸۱۰ توسط الکساندر فون هومبولد، که پنج صفحه را برای اطلس‌اش بازنگری کرد
اولین انتشار در سال ۱۸۱۰ توسط الکساندر فون هومبولد که پنج صفحه را برای اطلس‌اش بازنگری کرد.
اعتبار: حوزه عمومی

آنها نتیجه گرفتند که جداول خسوف کدکس از جدول کلی‌تری از ماه‌های قمری پی‌درپی تکامل یافته‌اند. طول یک دورهٔ قمری ۴۰۵ ماهه (۱۱۹۶۰ روز) با تقویم ۲۶۰‑روزه (۴۶ × ۲۶۰ = ۱۱۹۶۰) به‌مراتب بهتر هم‌ساز می‌شد تا با دوره‌های خسوف خورشیدی یا قمری. این نشان می‌دهد که نگهدارندگان روز مایا فهمیده بودند که ۴۰۵ ماه جدید تقریباً همیشه برابر با ۴۶ دورهٔ ۲۶۰‑روزه است؛ دانشی که مایا برای پیش‌بینی دقیق تاریخ‌های ماه کامل و نو به‌کار می‌بردند در طول ۴۰۵ ماه تقویم قمری متوالی.

نگهدارندگان روز همچنین متوجه شدند که خسوف‌های خورشیدی تمایل دارند در همان روز یا نزدیک به آن در تقویم ۲۶۰‑روزه‌شان تکرار شوند و به‌مرور زمان راهی برای پیش‌بینی روزهایی که احتمال وقوع خسوف خورشیدی محلی وجود دارد، کشف کردند. «یک خسوف تنها در ماه نو رخ می‌دهد»، لوری گفت. «این واقعیت که خسوف باید در ماه نو باشد به این معنی است که اگر بتوانید ماه نو را با دقت پیش‌بینی کنید، می‌توانید احتمال یک‌به‌هفت خسوف را نیز به‌دقت پیش‌بینی کنید. به همین دلیل منطقی است که مایاها مدل‌های پیش‌بینی قمری خود را بازبینی می‌کنند تا یک خسوف دقیق داشته باشند، زیرا دیگر نیازی به پیش‌بینی موقعیت ماه نسبت به مسیر حرکتی آن ندارند.»

مایاها همچنین درک کردند که برای جبران انحراف‌های زمانی باید گاه‌گاهی جداول خود را تنظیم کنند. «وقتی دربارهٔ دقت صحبت می‌کنیم، گاهی به توانایی پیش‌بینی تا میکروثانیه فکر می‌کنیم»، لوری گفت در حالی که به سوابق ناسا اشاره کرد. «مایاها تقویم بسیار دقیقی دارند، اما پیش‌بینی آن‌ها تا روز است، نه تا ثانیه.»

اما مایاها جدول‌ها را از هیچ نقطهٔ ثابت بازنشانی نکردند، چیزی که می‌توانست باعث کاهش اطمینان جداول می‌شد؛ به‌جای آن، از یک سری جداول هم‌پوشان استفاده کردند. لوری و جوستیسون نتیجه گرفتند که جداول باید پیش از پایان جدول قبلی در یکی از دو نقطهٔ خاص قبلی بازنشانی شده باشند: ماه نو ۳۵۸ام (یعنی بیش‌ترین برآورد بیشترین طول کلی خسوف) و ماه نو ۲۲۳ام (کم‌ترین برآورد قابل اعتماد).

«تفسیر سنتی این بود که جدول را از خسوف به خسوف می‌گذرانید و سپس در هر دوره جدول را بازسازی می‌کردید»، لوری گفت. «ما فهمیدیم که اگر این کار را بکنید، خسوف‌ها را از دست می‌دهید، و می‌دانیم که آن‌ها این کار را نکردند. آن‌ها تنظیمات داخلی انجام دادند. ما فکر می‌کنیم که جدول را در میانه مسیر بازنشانی کرده‌اند. وقتی این کار را می‌کنید، از حالت از دست دادن خسوف به حالت عدم از دست دادن می‌روید. هرگز خسوفی را از دست نمی‌دهید. بنابراین این فقط یک جدول پیش‌بینی محاسبه‌شده نیست، بلکه جدول پیش‌بینی به‌همراه تنظیمات مبتنی بر مشاهدات تجربی در طول زمان است.»

«این پایهٔ علم واقعی است؛ جمع‌آوری تجربی، بازنگری مستمر انتظارات، در سیستمی برای درک اجسام آسمانی تعبیه شده، تا بتوانید زمان وقوع یک پدیده را پیش‌بینی کنید»، لوری گفت. «اما این در دل یک سیستم مذهبی رمزگذاری شده است. آیین‌های آن‌ها به‌صورت اساسی به نجوم و طالع‌بینی پیوند خورده بود. گروهی از مردم در طول هزار سال—از طریق جنگ، فروپاشی، قحطی، تسخیر خارجی—سوابق مشاهده‌ای از خسوف‌ها را هر پنج یا شش ماه یک‌بار ثبت کرده‌اند. این به این معنا نیست که مایاها تقویمشان را دقیق‌تر کردند؛ بلکه اطمینان دادند تقویمشان همچنان دقیق بماند، که بسیار شگفت‌انگیز است.»

Science Advances، ۲۰۲۵. DOI: 10.1126/sciadv.adt9039 (درباره DOI‌ها).

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.