آثار ساییدگی نشان می‌دهد که نئاندرتال‌ها با گِل اخرا مداد شمعی می‌ساختند

0

ظاهراً نئاندرتال‌ها هم در استفاده از لوازم هنری خود، دست‌کمی از بچه‌های امروزی نداشتند.

تصویر یک سنگ زرد-قهوه‌ای با نوک تیز

این قطعه از گِل اخرای زرد به عنوان مداد شمعی استفاده و بارها تیز شده و در نهایت پس از کند شدن نوک آن، دور انداخته شده است. اعتبار عکس: D’Errico et al. 2025

بر اساس مطالعه‌ای جدید، دو قطعه گِل اخرا که در پناهگاه‌های صخره‌ای باستانی در اوکراین کشف شده‌اند، در واقع مداد شمعی‌های نئاندرتال‌ها بوده‌اند. این دو قطعه باستانی که از لایه‌هایی با قدمت ۴۷٬۰۰۰ و ۴۶٬۰۰۰ سال به دست آمده‌اند، نشانه‌هایی از شکل‌دهی عمدی به صورت مداد شمعی و تیز شدن مکرر در طول زمان را نشان می‌دهند. روی قطعه سوم از این گِل اخرا نیز خطوطی موازی با دقت حکاکی شده بود. این یافته‌ها به مجموعه شواهد رو به رشدی می‌افزایند که نشان می‌دهد نئاندرتال‌ها رگه‌هایی از هنر داشته‌اند.

تصویر یک سنگ زرد-قهوه‌ای با نوک تیز
این قطعه از گِل اخرای زرد به عنوان مداد شمعی استفاده و بارها تیز شده و در نهایت پس از کند شدن نوک آن، دور انداخته شده است. اعتبار عکس: D’Errico et al. 2025

نئاندرتال‌ها و مداد شمعی‌های رنگی

پناهگاه‌های صخره‌ای که بین ۱۰۰٬۰۰۰ تا ۳۳٬۰۰۰ سال پیش محل سکونت نئاندرتال‌ها بوده‌اند، در چشم‌انداز نزدیک شهر امروزی بیلوهیرسک در کریمه (شبه‌جزیره‌ای در جنوب اوکراین) پراکنده‌اند. باستان‌شناسانی که این پناهگاه‌های صخره‌ای را مطالعه می‌کنند، ده‌ها قطعه از یک ماده معدنی غنی از آهن به نام گِل اخرا (Ocher) را از دل خاک بیرون آورده‌اند. بسیاری از این قطعات دارای تکه‌های جدا شده یا شیارهای عمیق روی سطح خود هستند که نشان می‌دهد نئاندرتال‌ها چگونه رنگدانه‌های پودری قرمز، نارنجی یا زرد را از این سنگ‌ها استخراج می‌کردند. دی‌اریکو و همکارانش با استفاده از فلورسانس پرتو ایکس و میکروسکوپ‌های الکترونی روبشی، ۱۶ قطعه گِل اخرا را بررسی کردند تا دقیقاً بفهمند نئاندرتال‌های باستانی کریمه با این ماده چه می‌کرده‌اند.

بیشتر این قطعات گِل اخرا می‌توانستند تقریباً برای هر کاری استفاده شوند. گِل اخرا نه تنها به عنوان رنگدانه، بلکه برای دباغی پوست حیوانات، مخلوط کردن با رزین برای ساخت چسب جهت نصب ابزارها، یا حتی برای دفع حشرات و جلوگیری از عفونت نیز ماده‌ای کاربردی است. جدا کردن چند تکه از یک توده سخت گِل اخرا و سپس خرد کردن آن‌ها به پودر (یا صرفاً تراشیدن تکه‌ای از یک قطعه نرم‌تر و شکننده‌تر)، راهی مناسب برای آماده‌سازی آن برای هر یک از این مصارف است. اما دو قطعه که هر دو از محوطه‌ای به نام «زاسکالنایا ۵» (Zaskalnaya V) به دست آمده بودند، به وضوح متفاوت بودند.

دی‌اریکو و همکارانش در مقاله اخیر خود نوشتند: «یکی از قطعات به شکل ابزاری شبیه مداد شمعی تراشیده شده و بارها تیز شده است. قطعه دیگر نیز به نظر می‌رسد تکه‌ای از یک مداد شمعی باشد.»

یکی از این قطعات، تکه‌ای از گِل اخرای زرد به طول ۴۴/۸ میلی‌متر و عرض ۲۳/۳ میلی‌متر، آثار مشخصی از تراشیدن ناشیانه برای ایجاد نوک تیز و سپس صاف کردن آن با سنگ سنباده را نشان می‌دهد. به گفته دی‌اریکو و همکارانش، حتی آثار قلم‌زنی در نزدیکی نوک آن «نشان‌دهنده استفاده یا تیز کردن عمدی برای حفظ تیزی آن است». اما این مداد شمعی نیز، مانند بسیاری از مداد شمعی‌های امروزی، سرانجام در اثر استفاده خشن کند شده و در میان زباله‌های کف پناهگاه صخره‌ای گم شده است. یک اثر باستانی دیگر — این بار تکه‌ای از گِل اخرای قرمز به طول ۲۵/۴ میلی‌متر — بسیار شبیه به نمونه زرد است، با این تفاوت که نوک آن شکسته است.

دی‌اریکو در ایمیلی به «آرس» گفت: «ترکیب شکل‌دهی، ساییدگی و تیز کردن مجدد نشان می‌دهد که از آن‌ها برای کشیدن یا علامت‌گذاری روی سطوح نرم استفاده می‌شده است. اگرچه این ماده آنقدر شکننده است که نمی‌توان جنس دقیق سطحی که روی آن استفاده شده (مانند پوست حیوانات، پوست انسان یا سنگ) را مشخص کرد، اما ممکن است در آینده یک رویکرد تجربی به ما این امکان را بدهد که حداقل استفاده از آن‌ها بر روی برخی مواد را رد کنیم.»

یک نقاشی ۷۳٬۰۰۰ ساله از غار بلومبوس در آفریقای جنوبی به نظر می‌رسد با ابزارهایی بسیار شبیه به مداد شمعی‌های اخرایی کریمه کشیده شده باشد؛ این یعنی نئاندرتال‌ها و انسان‌های هوشمند (هوموساپینس‌ها) هر دو تقریباً در یک زمان و در گوشه‌هایی از جهان، مداد شمعی را اختراع کرده‌اند.

تصویر یک سنگ قهوه‌ای-قرمز با مجموعه‌ای از خطوط حکاکی شده روی سطح آن
سطح این قطعه صاف از گِل اخرای نارنجی بیش از ۴۷٬۰۰۰ سال پیش حکاکی شده و سپس شاید در اثر حمل در یک کیسه، صاف و صیقلی شده است. اعتبار عکس: D’Errico et al. 2025

هنر بر بوم طبیعت

سومین اثر کشف شده از «زاسکالنایا ۵» یک قطعه صاف از گِل اخرای نارنجی است. یک طرف آن با لایه نازکی از سنگی تیره و سخت پوشیده شده است. اما بیش از ۴۷٬۰۰۰ سال پیش، فردی چندین خط عمیق، با فاصله‌های منظم و تقریباً موازی را با دقت روی سطح آن حکاکی کرده است. بخش سنگی بین این خطوط ساییده و صیقلی شده که نشان می‌دهد فردی آن را برای سال‌ها حمل کرده و در دست داشته است.

دی‌اریکو به «آرس» گفت: «صیقلی شدن خطوط حکاکی شده نشان می‌دهد که از این قطعه به خوبی نگهداری شده و شاید در یک کیسه حمل می‌شده است.» بر اساس زاویه دیواره‌های برش‌ها، به نظر می‌رسد فردی که این خطوط را حکاکی کرده، راست‌دست بوده است.

این یافته‌ها به مجموعه شواهد دیگری از آثار هنری و جواهرات نئاندرتال‌ها می‌پیوندند؛ از جمله آثار انگشت ۵۷٬۰۰۰ ساله بر دیواره غاری در فرانسه تا صدف‌های رنگ‌آمیزی شده با گِل اخرا با قدمت ۱۱۴٬۰۰۰ سال در اسپانیا.

دی‌اریکو و همکارانش نوشتند: «نئاندرتال‌های کریمه، که به طور سنتی فاقد انعطاف‌پذیری شناختی و ظرفیت نمادین انسان‌ها پنداشته می‌شدند، خلاف این تصور را نشان می‌دهند: آن‌ها درگیر فعالیت‌های فرهنگی بودند که نه تنها سازگارانه، بلکه عمیقاً معنادار بود. استفاده پیچیده آن‌ها از گِل اخرا یکی از جنبه‌های زندگی فرهنگی پیچیده آن‌هاست.»

تصویر یک سنگ نوک‌تیز قهوه‌ای-قرمز از چهار زاویه
نوک این مداد شمعی اخرایی قرمز شکسته است. اعتبار عکس: D’Errico et al. 2025

رنگ‌آمیزی جزئیات فرهنگ نئاندرتال‌ها

به سختی می‌توان گفت که آیا بقیه قطعات گِل اخرا از محوطه‌های «زاسکالنایا» و دیگر پناهگاه‌های صخره‌ای نزدیک، برای نئاندرتال‌ها معنایی فراتر از کاربرد صرفاً عملی داشته‌اند یا خیر. با این حال، بعید است که انسان‌ها (از هر گونه‌ای) بتوانند ۷۰٬۰۰۰ سال با رنگدانه‌هایی با رنگ‌های زنده کار کنند بدون آنکه حس زیبایی‌شناسی در آن‌ها شکل بگیرد، معنایی به رنگ‌ها نسبت دهند، یا شاید هر دو.

دی‌اریکو و همکارانش نوشتند: «نویسندگان دیگر اشاره می‌کنند که کارکردهای نمادین و کاربردی در میان جوامع سنتی ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و در نتیجه، دشوار است که استفاده سیستماتیک از پودرهای گِل اخرا برای مدتی طولانی وجود داشته باشد بدون آنکه خیلی زود یک بعد نمادین به آن اضافه شود.»

ده‌ها هزار سال بعد، بدون شواهد مستقیم، تنها کاری که از دست ما برمی‌آید، گمانه‌زنی است. البته این کار تا زمانی که با احتیاط‌های لازم و درک محدودیت‌ها همراه باشد، بسیار جالب است. اما شواهد مستقیمی از مکان‌ها و زمان‌های مختلف در حال افزایش است که نشان می‌دهد نئاندرتال‌ها از رنگ برای انتقال پیامی معنادار به یکدیگر استفاده می‌کردند؛ حتی اگر ما ندانیم آن معنا چه بوده است: «اوگ معاون رئیس تمام مردم شرق رودخانه است»، «زوگ به مردمی تعلق دارد که در این دره زندگی می‌کنند، نه آن یکی» یا «گراگ واقعاً رنگ زرد را دوست دارد.»

همانطور که دی‌اریکو و همکارانش اشاره می‌کنند، این معنا احتمالاً از مکانی به مکان دیگر متفاوت بوده، درست مانند امروز. در بیشتر کشورهای اروپایی، سفید رنگ سنتی عروسی است، اما در چین، سفید برای مراسم ترحیم استفاده می‌شود. در ایالات متحده، خاکستریِ نسل هزاره (Millennial gray) در اوج محبوبیت است (کمک!)، اما در سایر نقاط جهان، رنگ‌های روشن‌تر مد هستند. و در برخی از بخش‌های اوراسیا، به نظر می‌رسد نئاندرتال‌ها رنگدانه‌های سیاه مبتنی بر منگنز را ترجیح می‌دادند، در حالی که در جاهای دیگر (مانند کریمه)، رنگ‌های قرمز و زرد محبوبیت بیشتری داشتند.

دی‌اریکو و همکارانش نوشتند: «این تنوع، مسیرهای فرهنگی متفاوتی را نشان می‌دهد که احتمالاً شامل سنت‌های سطح اجتماعی، تبادلات از راه دور، یا نوآوری‌های محلی بوده است.»

نتیجه واقعی این پژوهش دو جنبه دارد: اول، شواهد همچنان در حال افزایش است که نشان می‌دهد نئاندرتال‌ها به اندازه گونه ما باهوش، نوآور و خلاق بوده‌اند و فرهنگ ظریف و ابزارهای پیچیده خود را مدت‌ها قبل از آنکه اولین انسان‌های هوشمند (هوموساپینس‌ها) پا به اوراسیا بگذارند، توسعه داده بودند. و دوم، انگیزه خلق هنر ریشه‌ای عمیق در شجره‌نامه خانواده ما دارد.

Science Advances, 2025.  DOI: 10.1126/sciadv.adx4722  (درباره DOI ها).

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.